کارلا سندز، سفیر پیشین آمریکا در دانمارک، در گفتوگویی با بخش فارسی صدای آمریکا مایک والتز را دارای «تواناییهایی برجسته» برای «اصلاح سازمان ملل» توصیف کرد و استراتژی «صلح از طریق قدرت» را موثر دانست.
خانم سندز، سفیر ایالات متحده در دانمارک طی سال های ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۱ درباره نقش مایک والتز به عنوان سفیر جدید آمریکا در سازمان ملل متحد و عملکرد او در این سمت برای وارد کردن سیاست آمریکا به عرصه جهانی گفت: «بهنظر من، مایک والتز تواناییهای برجستهای دارد. اول اینکه، او نماینده کنگره بوده و میداند امور در واشنگتن دی سی چگونه پیش میرود. دوم اینکه، من در کارزار انتخاباتی با مایک والتز همراه بودم و او فوقالعاده است. او حامی قوی پرزیدنت ترامپ و سیاستهای "نخست آمریکا"ی اوست، پس در این زمینه همسو هستند. سوم اینکه، مایک والتز شورای امنیت ملی پرزیدنت ترامپ را اداره میکرد، بنابراین دقیقاً میداند چه باید بکند تا منافع مردم آمریکا را در اولویت قرار دهد، اما همچنین صلح را نیز در اولویت بگذارد. سازمان ملل مدتها است آنگونه که باید، عمل نکرده است. پس فکر میکنم والتز یک بازوی قوی برای اصلاح سازمان ملل خواهد بود.»
کارلا سندز درباره بروکراسی انعطافناپذیر سازمان ملل در برابر اصلاحات و نقش مایک والتز برای پیشبرد اصلاحات واقعی در این سازمان تصریح کرد: «سازمان ملل بهشدت در برابر تغییر مقاومت میکند و ما بازیگران بسیار بدی را در برخی از مهمترین کمیتهها داریم. علاوه بر این، چین کمونیست، اکنون نسبت به هر کشور دیگری، نهادهای بیشتری را در درون سازمان ملل رهبری میکند، در حالی که حتی سهم مالی چندانی هم نمیپردازد. آنها همچنین تلاش میکنند نوعی "سوسیالیسم با ویژگیهای چینی" را وارد زبان، قواعد و سیاستهای سازمان ملل کنند تا حاکمیت جهانی را به سمت الگوی مدنظر پکن سوق دهند. این موضوع در اولویت ذهنیت مایک والتز خواهد بود و میدانم اگر کسی بتواند به اصلاح سازمان ملل کمک کند، او مایک والتز است.»
سفیر پیشین آمریکا در دانمارک، درباره انتقادها از عملکرد «خصمانه» سازمان ملل نسبت به منافع ایالات متحده، و نقش دیپلماسی در اجرای سیاست «نخست آمریکا» توضیح داد: «واقعاً سخت است که بگوییم کدام اولویت مهمتر است. خوشبختانه رئیسجمهوری ترامپ ما را از سازمان بهداشت جهانی خارج کرد، نهادی که قصد داشت در زمان همهگیریها نوعی کنترل جهانی اعمال کند. ما میدانیم همهگیریها تقریباً دو بار در هر دهه رخ میدهند. در اوایل دهه ۲۰۰۰ دو همهگیری رخ داد که به اصلاحاتی در سازمان ملل منجر شد، اما واکنش فاجعهبار سازمان بهداشت جهانی به کووید ۱۹ نشان داد همه چیز اشتباه بود. بنابراین به نظر من، نخستین نیاز، رهبری قوی آمریکا است. رئیسجمهوری ترامپ با سخنرانیاش در مجمع عمومی سازمان ملل مسیر را مشخص میکند. بسیار هیجانزدهام که ببینم سازمان ملل متحد واقعاً برای مردم ــ مردم ایالات متحده و مردم جهان ــ کار کند، زیرا اکنون چنین نمیکند.»
کارلا سندز همچنین در پاسخ به این پرسش که «آیا آمریکا باید تأمین مالی هزینههای سازمان ملل را به عملکرد و پاسخگویی آن سازمان گره بزند»، گفت: «بله، این ایدهای فوقالعاده است. فکر میکنم پرزیدنت ترامپ و دولت او قاطعانه خواهند گفت: بله، باید حمایت به عملکرد وابسته باشد. یکی از دلایلی که او ما را از سازمان بهداشت جهانی خارج کرد همین بود، چون این نهاد در مأموریتش شکست خورده بود. ما سالانه حدود ۵۰۰ میلیون دلار به سازمان بهداشت جهانی پرداخت میکردیم، در حالی که چین تنها ۴۰ تا ۵۰ میلیون دلار کمک میکرد. اگر تأمین مالی به عملکرد گره بخورد، سازمان ملل مجبور خواهد شد بهتر عمل کند، چون برای دریافت منابع مالی باید کارآمد باشد. و چون ما بزرگترین تأمینکننده مالی هستیم، این ایدهای عالی است.»
دیپلمات پیشین آمریکا درباره این که رویکرد «صلح از طریق قدرت» مورد نظر دونالد ترامپ چگونه سیاست آمریکا را در سازمان ملل هدایت میکند، افزود: «این اصل یعنی ایالات متحده باید اقتصادی قوی و ارتشی نیرومند داشته باشد و جهان هم باید بداند که ما در برابر بازیگران بد از قدرت خود استفاده خواهیم کرد. ترامپ این را نشان داده است، مثلاً با استفاده از بمبهای سنگرشکن علیه سایتهای غنیسازی هستهای جمهوری اسلامی ایران یا از بین بردن اعضای کارتلهای مواد مخدر که مواد مخدر را وارد آمریکا میکردند. اینها نمونههای کوچکی هستند، اما چین و روسیه دارند نگاه میکنند. روسیه اکنون در خط مقدم جنگ اوکراین است، اما چین در حال تأمین مالی آن جنگ است. ترامپ از اتحادیه اروپا خواسته تا به او بپیوندد و بر چین، هند و دیگر کشورهایی که از انرژی روسیه استفاده میکنند ۱۰۰ درصد تعرفه اعمال کنند. اگر فشار بیاوریم و آن کشورها نتوانند انرژی روسیه را بخرند، جنگ پایان مییابد. این نمونهای از صلح از طریق قدرت است: تلاش برای پایان دادن به جنگ نه با بمباران، بلکه با استفاده از تجارت بهعنوان ابزار مذاکره.»
او همچنین درباره چگونگی اجرای تحریمهای «مکانیزم ماشه» علیه جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل متحد گفت: «اتحادیه اروپا به اجرای تحریمهای ماشه رأی داده است. فکر میکنم این مسئله نیازمند اتحاد جهانی است تا از رژیم خونریز ملاها در ایران حمایت نشود. باید تحریمهای قوی علیه جمهوری اسلامی ایران اعمال شود. فراموش نکنید جو بایدن این تحریمها را اجرا نکرد. ما به حداکثر فشار بر رژیم در ایران نیاز داریم تا رفتارشان تغییر کند و مردم ایران ثروت کشورشان را در زیرساخت و رفاه داخلی ببینند، نه این که برای صدور تروریسم و ساخت جنگافزار هستهای خرج شود.»
خانم سندز میزان موفقیت سازمان ملل در پاسخگو کردن تهران برای ادامه حمایت جمهوری اسلامی ایران از تروریسم در سراسر خاورمیانه و این که واشنگتن چه باید کند، تأکید کرد: «واقعاً خندهدار است. آیا هرگز پاسخی جدی از سازمان ملل در برابر جمهوری اسلامی ایران دیدهاید؟ فکر نمیکنم سازمان ملل هیچ اقتداری داشته باشد. کشورها عملاً آن را نادیده میگیرند. دادگاه آن فاسد است و نیازمند اصلاحات اساسی. من به تلاش مایک والتز امیدوارم، اما واقعیت این است که تغییر واقعی تنها با کشورهای قدرتمند و با مأموریت درست ممکن است، نه توسط سازمان ملل. این نهاد مأموریت اصلی خود را گم کرده است. اگر دوباره بر خدمت به مردم جهان تمرکز کند، عالی خواهد بود.»
او درباره سابقه سازمان ملل در انتقاد نامتناسب از اسرائیل و چگونگی مقابله آمریکا با این جانبداری همزمان با مشارکت در موضوع فلسطینیان گفت: «ما باید در این موضوع درگیر باشیم. حماس هنوز گروگانهای اسرائیلی را نگه میدارد. همه دیدیم که در هفت اکتبر چه رخ داد. اسرائیل گفته حماس را ریشهکن خواهد کرد و این اقدام خوبی است که بیشتر کشورها از آن حمایت میکنند. اما مشکل این جا است که بسیاری از متحدان اروپایی ما عملاً به این تروریستها کمک میکنند. وقتی تروریستها را به خاطر اقداماتشان پاداش بدهید، تروریسم بیشتری خواهید دید، نه رفتار بهتر. متأسفانه برخی از متحدان اروپایی ما چنین کردهاند. اسرائیل بارها راهحل دو کشوری را پیشنهاد داده، اما حماس همیشه رد کرده است. آنها خواستار صلح نیستند، بلکه بهدنبال سلطهاند. بنابراین باید واقعیت را پذیرفت. تأسفبار است که در ایتالیا، مثلاً گروههای آنتیفا و طرفداران حماس با هم شورش میکنند چون دولت ایتالیا طرح موجود دو کشوری را به رسمیت نشناخته است. این واقعاً تأسفبار است، چون راه درست، پاداش دادن به تروریستها نیست.»
کارلا سندز درباره افزایش یهودستیزی در اروپا و همچنین در نهادهای بینالمللی و نقش آمریکا در مقابله با آن گفت: «باورم نمیشود که دوباره شاهد یهودستیزی هستیم. فکر میکردم پس از هولوکاست و شکست نازیها این موضوع تمام شده است. در آمریکا وقتی بزرگ میشدم با یهودستیزی مواجه نشدم، اما اکنون آن را در داخل کشور ــ عمدتاً در جناح چپ و کمی هم در جناح راست ــ میبینم. در اروپا، در فرانسه و بریتانیا هم افزایش یافته. بخشی از جوامع مسلمان در این کشورها رادیکال شده و بهجای آنکه اهل مدارا باشند، بسیار یهودستیز شدهاند. به باور من اگر شهروند آن کشورها نیستند، باید اخراج شوند، چون این نوع رفتار ضدانسانی و غیرانسانی است. ما همه در خانوادهای با پیشینه یا دینی خاص متولد شدهایم و باید به هم احترام بگذاریم. این تنها راه درست است.»